جبرین

لغت نامه دهخدا

جبرین. [ ج َ / ج ِ ] ( اِخ ) لغتی است در جبرئیل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به جبرئیل شود.
جبرین. [ ج ِ ] ( اِخ ) بیت جبرین. قریه ای است بین بیت المقدس و عسقلان. ( از معجم البلدان ) ( مراصدالاطلاع ). ده بزرگی است در سرزمین فلسطین در بیت المقدس جنب مشهد ابراهیم خلیل. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).
جبرین. [ ج ِ ] ( اِخ ) دهی است بناحیه غزاز. ازآن ده است احمد نحوی مقری ابن هبةاﷲ. ( از منتهی الارب ). جبرانی ، منسوب به وی بر غیرقیاس. ( از منتهی الارب ). یاقوت آرد: جَبرَین قورسطایا از قراء حلب در ناحیه غزازَ است. که آنرا جبرین شمالی هم نامند و برخلاف قیاس منسوب بدان را جبرانی گویند. ( معجم البلدان ).
جبرین. [ ج ِ ] ( اِخ )قریه ای است بین دمشق و بعلبک. ( از معجم البلدان ).

دانشنامه عمومی

جبرین (بهلا). جبرین ( به عربی: جبرین ) یک منطقهٔ مسکونی در عمان است که در بهلاء واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال چای فال چای فال شمع فال شمع فال سنجش فال سنجش