جام گیتی نما

لغت نامه دهخدا

جام گیتی نما. [ م ِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( اِخ ) جام جم. جام کیخسرو. جام جهان نما. جامی که تمام احکام و حوادث نجومی در آن درج بوده است :
کنون شاه در جام گیتی نمای
به پیش جهان آفرین شد بپای.فردوسی.بخواهم من آن جام گیتی نمای
شوم پیش یزدان بباشم بپای.فردوسی.ز کیخسرو آن جام گیتی نمای
که احکام انجم در او یافت جای.نظامی.فرو مانده در کنج تاریک جای
چه دریابد از جام گیتی نمای.سعدی.گنج در آستین و کیسه تهی
جام گیتی نما و خاک رهیم.حافظ.رجوع به جام جهان نما شود.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:جام جهان نما
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم