تیز گشت

لغت نامه دهخدا

تیزگشت. [ گ َ ] ( ص مرکب ) آنکه به زودی می گردد. ( ناظم الاطباء ). تندرونده. به شتاب گذرنده. تیزگرد :
سرانجامش این گنبد تیزگشت
ز دیوار گنبد درآرد بدشت.نظامی.که چون آتش روز روشن گذشت
پر از دود شد گنبد تیزگشت.نظامی.پراندیشه از گنبد تیزگشت
که فردا بسر بر چه خواهد گذشت.نظامی.رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

آنکه به زودی می گردد تند رونده به شتاب گذرنده تیز گرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال رابطه فال رابطه فال پی ام سی فال پی ام سی فال زندگی فال زندگی