تیز قلم

لغت نامه دهخدا

تیزقلم. [ ق َ ل َ ] ( ص مرکب ) جلدنویس. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
عرفی همه لافی به دعا تیزقلم شو
بشتاب که میدان بشود تنگ قلم را.؟ ( آنندراج ).رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

جلد نویس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم