تیره جان

لغت نامه دهخدا

تیره جان. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) تیره روان. بدنهاد. مضر. نادرست. گمراه و بدسرشت :
تو ای بهمن جادوی تیره جان
براندیش از کردگار جهان.فردوسی.رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تیره روان بد نهاد مضر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال چوب فال چوب فال فرشتگان فال فرشتگان فال تخمین زمان فال تخمین زمان