تیره ابر

لغت نامه دهخدا

تیره ابر. [ رَ / رِ اَ ] ( اِ مرکب ) ابر تیره. ابر سیاه. ابر تار و مظلم :
تو گفتی برآمد یکی تیره ابر
هوا شد بکردار کام هژبر.فردوسی.همانگه برآمد یکی تیره ابر
کند روی گیتی چو چرم هژبر.اسدی.رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

ابر تیره ابر سیاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال سنجش فال سنجش فال زندگی فال زندگی فال لنورماند فال لنورماند