تکتب

لغت نامه دهخدا

تکتب. [ ت َ ک َت ْ ت ُ ] ( ع مص ) گروه گروه شدن لشکر. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). فراهم آمدن و مجتمع شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

گروه گروه شدن لشکر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال امروز فال امروز فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال درخت فال درخت