توران زمی

لغت نامه دهخدا

توران زمی. [ زَ ] ( اِخ ) مملکت توران.توران زمین. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
نبودی دل من بدین خرمی
که روی تو دیدم به توران زمی.فردوسی.رجوع به ماده بعد شود.

فرهنگ فارسی

مملکت توران . توران زمین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم