ته پا

لغت نامه دهخدا

ته پا. [ ت َ هَِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تحت القوة و تحت الماء و تحت الشراب نیز گویند. و چیزی اندک که بدان ناشتا بشکنند. ( آنندراج ) :
زهر مار است باده در ناهار
ته پا تا نباشد آب مخور.باقر کاشی ( از آنندراج ).بده باده کآن هست اصل معاش
ته پا اگر هم نباشد مباش.؟ ( ایضاً ).

فرهنگ فارسی

تحت القوه و تحت المائ و تحت الشراب نیز گویند و چیزی اندک که بدان ناشتا بشکنند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال فنجان فال فنجان فال تک نیت فال تک نیت فال نخود فال نخود