تنگ شق

لغت نامه دهخدا

تنگ شق. [ ت َ ش َ ] ( ص مرکب ) قلمی که چاک آن تنگ باشد. ( ناظم الاطباء ) :
حرف مقصود نمی ریزد زود
خامه طالع ما تنگ شق است.عرفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

قلمی که چاک آن تنگ باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم