تلخ عمر

لغت نامه دهخدا

تلخ عمر. [ت َ ع ُ ] ( ص مرکب ) تلخ عیش. آنکه به سختی و زحمت زندگانی می کند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده بعد شود.

فرهنگ فارسی

تلخ عیش . آنکه به سختی و زحمت زندگانی می کند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال چوب فال چوب فال فنجان فال فنجان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی