تشنه کامی

لغت نامه دهخدا

تشنه کامی. [ ت ِ ن َ / ن ِ ] ( حامص مرکب ) آرزومندی. خواهان چیزی بودن :
دگر از تشنه کامی های مشتاقان چه می پرسی
به رنگ لاله تنها جام می نوشد نبیذ اینجا.ناصرعلی ( از آنندراج ).رجوع به تشنه کام شود.

فرهنگ فارسی

آرزومندی خواهان چیزی بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو فال احساس فال احساس فال تماس فال تماس