تسور

لغت نامه دهخدا

تسؤر. [ ت َ س َء ءُ] ( ع مص ) بقیه نبیذ را خوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از المنجد ): تسأر النبیذ؛ شرب سؤره و بقایاه. ( متن اللغة ).
تسور. [ ت َ س َوْوُ ] ( ع مص ) به دیوار بر شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بر دیواربرآمدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بر دیوار برشدن. و از راه دیوار به خانه شدن. ( مجمل اللغة ). بر بالای دیوار شدن. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از المنجد ). تسلق. و رجوع به تسلق شود. || دست آورنجن در دست کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). یاره بر دست خود نهادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دست برنجن به دست کردن. ( از متن اللغة ) ( از المنجد ) ( ازاقرب الموارد ). و رجوع به سوار شود.

فرهنگ فارسی

به دیوار برشدن بر دیوار بر آمدن

دانشنامه عمومی

تسور ( به ارمنی: Ցոր ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان هادروت واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال سنجش فال سنجش فال چای فال چای فال عشق فال عشق