لغت نامه دهخدا ترسناکی. [ ت َ ] ( حامص مرکب ) خوف و بیم و ترس و خطرناکی و وحشت. ( ناظم الاطباء ) : سه ماه از ترسناکی بود بیمارنخفتی هیچ شب زاندوه و تیمار.نظامی.