تبیره زنان. [ ت َ رَ / رِ زَ ] ( نف مرکب ، ق مرکب ) در حال طبل زدن. در حال نواختن تبیره : تبیره زنان پیش بردند پیل برآمد یکی گرد چون کوه نیل.فردوسی.تبیره زنان از دو پرده سرای برفتند با پیل و با کرنای.فردوسی.تبیره زنان لشکر آراسته بدشت آمد و گرد شد خاسته.اسدی.تبیره زنان طبل بازی کنند ببانگ دهل زخمه سازی کنند.نظامی.