بیکان

لغت نامه دهخدا

بیکان. ( اِخ ) ( مزرعه ٔ... ) از دیه های الجبل به ناحیت قم. ( تاریخ قم ص 136 ).
بیکان. ( اِخ ) ( رود... ) رودی است در بخارا. ( تاریخ بخارای نرشخی ص 39 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم