بی بدی

لغت نامه دهخدا

بی بدی. [ بی ب َ ] ( ص مرکب ) چیزی که دارای بدی نباشد وعاری از عیب و نقص بود. ( ناظم الاطباء ) :
چو خورشید تابنده او بی بدیست
همه کار و کردار او ایزدیست.فردوسی.

فرهنگ فارسی

چیزی که دارای بدی نباشد و عاری از عیب و نقص بود ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم