به گزیده

لغت نامه دهخدا

به گزیده. [ ب ِه ْ گ َ دَ/دِ ] ( اِ مرکب ) رنگی است سرخ مایل به بنفشه مانا به لکه واری که آنرا بناخن زده یا بدندان گزیده باشند. ( آنندراج ) :
تریاق صبر چاره دردم نمیکند
آن رنگ به گزیده دلم را گزیده است.حاجی سابق ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

رنگی است سرخ مایل به بنفشه مانا به لکه واری که آنرا بناخن زده یا به دندان گزیده باشند ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم