بد زیست

لغت نامه دهخدا

بدزیست. [ ب َ ] ( ص مرکب ) بدزندگانی. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بد زندگانی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم