بتکه

لغت نامه دهخدا

( بتکة ) بتکة. [ ب ِ / ب َ ک َ ] ( ع اِ ) پاره. بریده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). قسمتی از چیزی بریده. ج ، بِتَک و از آن است : و انفلت منه الطائر و فی یده بتکة. ( از اقرب الموارد ). || آنچه برکشیده شود از موی و پر مرغ و پشم و مانند آن. ج ، بِتَک ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || تاریکی شب. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی