بامعرفت

لغت نامه دهخدا

بامعرفت. [ م َ رِ ف َ ] ( ص مرکب ) که معرفت دارد. || در اصطلاح عوام و بخصوص داش مشتی ها آنکه حقوق و مراسم فتوت و جوانمردی را رعایت کند. لوطی و داش مشتی عارف و واقف به آئین جوانمردی. و رجوع به معرفت شود.

فرهنگ فارسی

دارای معرفت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تماس فال تماس فال راز فال راز فال چوب فال چوب