اشک حسرت

لغت نامه دهخدا

اشک حسرت. [ اَ ک ِ ح َ رَ ] ( ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) اشک افسوس. اشک تحسر. اشک غم :
بهار غنچه تصویر صفحه چمن است
شکفتگی گل سیراب اشک حسرت کیست.اسیر ( از آنندراج ).و رجوع به اشک افسوس شود.

فرهنگ فارسی

اشک افسوس اشک تحسر اشک غم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال فنجان فال فنجان استخاره کن استخاره کن فال ای چینگ فال ای چینگ