اتیم

لغت نامه دهخدا

اتیم. [ اَ ی َ ] ( ع ن تف ) منقادتر. رام تر. || خوارتر. ذلیل تر.
- امثال :
اَتْیَم ُ مِن المُرَقِّش ؛ یعنون المرقش الاصغر و کان متیّماً بفاطمة بنت المنذر الملک و له معها قصّة طویلة و بلغ من امرها اخیراً ان قطع المرقش ابهامه باسنانه وجداً علیها و فی ذلک یقول :
و من یلق خیراً تحمد الناس امره
و من یغو لایعدم علی الغی لایما
الم تر ان المرء یجذم کفّه
و یجشم من لوم الصدیق المجاشما.
ای یکلف نفسه الشداید مخافة لوم الصدیق ایاه. و اتیم ، افعل من المفعول ، یقال تامه الحب و تیّمه ؛ ای عَبَّدَه و ذلله. و تیم اﷲ مثل قولک عبداﷲ. قال لقیط:
تامت فؤادک لم یحزنک ما صنعت
احدی نساء بنی ذهل بن شیبانا.( مجمع الامثال میدانی ).
اتیم. [ اُ ت َی ْ ی ِ ] ( اِخ ) آبی است در قسمت غربی سلمی که یکی از دو کوه طی است. ( معجم البلدان ) ( مراصد ).

فرهنگ فارسی

رام تر

دانشنامه عمومی

آتیم. آتیم ( انگلیسی: Ateme ) شرکت فناوری اطلاعات فرانسوی است، که در سال ۱۹۹۱ تأسیس شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال مکعب فال مکعب فال رابطه فال رابطه فال قهوه فال قهوه