دانشنامه اسلامی
تاریخ و محل دقیق ولادت او دانسته نیست ، اما نقوی تولد او را پیش از ۹۴۰ق و در شهر تته (تهتهه ) دانسته است . پدر او، نصرالله فاروقی، قاضی حنفی تته ، نسب خود را به خلیفۀ دوم می رساند. احمد در جوانی به مذهب شیعه گروید. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در تته ، در ۲۲ سالگی راهی مشهد شد و نزد علمای آن دیار به فراگیری علم کلام ، حدیث ، فقه و ریاضیات همت گماشت . مدتی نیز در شیراز و قزوین ساکن گردید. آن گاه به عتبات عراق و عربستان رفت و همه جا به شاگردی نزد دانشمندان می نشست . در همین دوره مدتی را نیز نزد شاه طهماسب صفوی در قزوین به سر برده است . آفتاب اصغر گرایش قاضی احمد به تشیع را مربوط به همین زمان دانسته ، ولی این اظهارنظر مخالف گزارش های موجود است . وی پس از مرگ شاه طهماسب در ۹۸۴ق/۱۵۷۶م به هند بازگشت و مدتی در گلکنده نزد قطب شاه اقامت گزید؛ سپس به بیجاپور رفت و در دربار علی عادل شاه با بزرگانی چون فتح الله شیرازی و امیرنظام الدین مصاحب شد و به تدریج آوازۀ علم و فضلش دکن را فرا گرفت ، به گونه ای که او را ارسطوی زمان می خواندند. مهم ترین مرحلۀ زندگی تتوی از ۹۹۰ق با رفتن به فتح پورسیکری و پیوستن به دربار اکبرشاه آغاز گردید.
مذهب
تمام منابعی که از تتوی یاد کرده اند، بر اعتقاد استوار او به تشیع و صراحت در گفتار و نوشتار و پرهیز از هرگونه مصلحت اندیشی توافق دارند. شرح مباحثات مذهبی متعدد او در منابع آمده است . این گرایش و صراحت ، برخی از متعصبان را به مخالفت با او برانگیخت که سرانجام به قتلش منتهی شد. قاتل او شخصی به نام میرزا فولاد برلاس ، فرزند خدادادخان بود که خاندانش سالیان دراز در دستگاه تیموریان خدمت می کردند. پیش از آنکه تتوی بر اثر جراحات از دنیا برود، با فرمان اکبرشاه ، میرزا فولاد محکوم به قصاص گردید و کشته شد. صدرالافاضل ، تاریخ زخم خوردن تتوی را ۲۲ صفر و وفات او را ۲۵ صفر سال ۹۹۶ دانسته است . جسد وی را در حظیرۀ ملاحبیب الله در لاهور به خاک سپردند. به گفتۀ بدائونی ، مخالفان او در غیبت اکبرشاه ، جسد را از قبر بیرون آوردند و سوزاندند و خاکستر آن را در رودخانه ریختند. آتش خصومت مخالفان تتوی پس از مرگ او خاموش نشد، چنان که بدائونی همواره از او با دشنام یاد کرده است . کینۀ مخالفان تتوی از ذکر ماده تاریخ قتل او نیز قابل فهم است که آورده اند: «زهی خنجر فولاد». با این همه، به وسعت معلومات و تسلط او بر علوم گوناگون حتیٰ از سوی بدائونی نیز تصریح شده، و او را «ملای خوبی » دانسته است. نثر پارسی او پخته و منسجم است و استفاده از آیات و احادیث بر تسلط او بر زبان عربی دلالت دارد.
آثـار
۱. تاریخ الفی . اکبرشاه به سبب علاقه به تاریخ و متون تاریخی ، خواهان تألیف کتابی مفصل در تاریخ هزار سالۀ اسلام از رحلت پیامبر (ص ) تا زمان خود شد. تدوین این اثر را ۷ تن از نویسندگان از جمله عبدالقادر بدائونی و نقیب خان قزوینی در ۹۹۳ق آغاز کردند. با بروز پاره ای اختلاف ها و به توصیۀ ابوالفتح گیلانی ، تتوی مأموریت یافت این کتاب را از ۴۶ق به بعد، به تنهایی تدوین کند. پس از قتل او، ادامۀ کار به آصف خان قزوینی واگذار گردید. وی وقایع را تا ۹۹۷ق ادامه داد و پس از مدتی (حداقل ۴ سال ) با نظارت و تصحیح خود او و بدائونی و مقدمه ای که گویا بعدها ابوالفضل علامی بر کتاب نوشت ، تقدیم اکبرشاه گردید. از آن جا که در هیچ یک از نسخه های موجود این اثر، وقایع پس از سال ۹۸۴ق نیامده است و در مقدمۀ علامی نیز دیده نمی شود، تاریخ دقیق اتمام این اثر مشخص نیست . بیشتر محققان ، تتوی را مؤلف تاریخ الفی می دانند و آن به سبب نگارش بخش عمده ای از کتاب ، یعنی از سال ۴۶ق تا زمان چنگیزخان است . سبک نگارش تتوی در تاریخ الفی ، روان و نثر او خالی از هرگونه تکلف است . وقایع هزار سالۀ اسلام در این کتاب به صورت سال شمار آمده، اما مبدأ تاریخ را رحلت پیامبر (ص ) گرفته است، نه هجرت . شیوۀ گزارش مطالب نشان می دهد که تتوی و دیگر نویسندگان اثر به مهم ترین منابع تاریخی پیشینیان و به ویژه نوشته های مورخان تیموری در ایران دسترسی داشته، و این منابع عموماً در کتابخانۀ اکبرشاه نگهداری می شده است . نکتۀ مهم دیگر، احتمال استفادۀ تتوی از بخش های گم شدۀ تاریخ بیهقی است که در ذکر حوادث مربوط به غزنویان و خصوصاً نیمۀ دوم سدۀ ۴ق از آن سود برده است . تاریخ الفی در میان منابع گوناگون تاریخی دورۀ تیموریان جایگاهی کم نظیر دارد. این اثر منبع بسیاری از آثار بعدی بوده است که از آن جمله می توان به تذکرۀ هفت اقلیم امین احمد رازی اشاره کرد. وجود نسخه های خطی متعدد نیز حاکی از اهمیت و رواج این اثر است . استوری فهرستی از ۴۶ نسخۀ تاریخ الفی را بر می شمارد. نسخه های متعددی هم در هند و پاکستان وجود دارد که منزوی برخی از آن ها را یادآور شده است . بخش هایی از دو نسخۀ مصور نفیس در موزۀ هنرهای زیبای ویرجینیا و موزۀ هنری وُرسِستر ماساچوست نگهداری می شود. متن کامل تاریخ الفی به تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد در ۸ جلد (تهران، ۱۳۸۲ش) و بخش پایانی کتاب که در برگیرندۀ وقـایـع ۸۵۰ تا ۹۸۴ ق است ، بـه کـوشش علی آل داود (تـهران ، ۱۳۷۸ش ) به چاپ رسیده است .۲. احسن القصص و دافع الغصص . به تصریح تتوی ، این اثر گزیده ای از تاریخ الفی است . در سدۀ ۱۳ق احمد بن ابی الفتح شریف اصفهانی ، این کتاب را تغییراتی جزئی داد و به خود منسوب کرد. از این تحریر نسخه های متعددی در کتابخانه های ملی، آستان قدس ، مدرسۀ سپهسالار و دانشگاه تهران نگهداری می شود. ظاهراً تنها نسخه ای که در آن از تتوی به عنوان نویسنده نام برده شده ، نسخه ای است که مؤلف الذریعه در نجف نزد محمد صادق کمونه دیده است . ۳. خلاصة الحیات. این اثر که به نثری فنی و مصنوع نگاشته شده، پس از تاریخ الفی ، مهم ترین کتاب تتوی است . خلاصة الحیات مشتمل است بر سرگذشت فیلسوفان و حکیمان دوران باستان ؛ هرچند که مؤلف نزهة الخواطر، بر آن است که فصلی دربارۀ فیلسوفان مسلمان نیزدر این اثر وجود داشته است . این کتاب به فرمان ابوالفتح بن عبدالرزاق گیلانی که خود از حکیمان دربار اکبرشاه بود، نگاشته شد. دانش پژوه این اثر را تألیفی از چند کتاب معدود می داند، اما باید گفت که تتوی در تألیف این اثر، آثار متعددی از نویسندگان پیشین را در اختیار داشته، و به آن ها استناد کرده ، و اطلاعات سودمندی براساس منابع مربوط به ایران باستان و نکات ارزشمندی از علوم پزشکی و نجوم ارائه داده است . در برخی از مآخذ، نام کتاب را خلاصة الحیوان فی تاریخ احوال الحکماء الاعیان نیز آورده اند. محمدتقی بهار از این اثر با عنوان تاریخ الحکما یاد کرده است . منزوی چندین نسخه از خلاصة الحیات را برشمرده که کهن ترین آن متعلق به کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران است. در کتابخانه خدابخش نیز نسخه ای از این اثر نگهداری می شود.
سایر آثار
...