( آستری ) آستری. [ ت َ ] ( ص نسبی ، اِ ) جامه و پارچه کم ارز که بطانه از آن کنند. - مثل آستری ؛ جامه و قماشی بد و بی دوام. استری. [ اَ ت َ ] ( حامص ) چموشی. - استری کردن ؛ چموشی کردن. توسنی کردن. بدقلقی کردن : آید هر آنکه با تو کند استری بفعل در هاون هوان بضرورت چو استرنگ.سوزنی. استری. [ اِ ] ( اِخ ) قصبه ایست در خطه گالیسی در 65 هزارگزی جنوب لمبرگ در ساحل نهر استری.
فرهنگ عمید
( آستری ) ویژگی آنچه به عنوان آستر به کار می بَرند.
فرهنگ فارسی
( آستری ) ( صفت ) منسوب به آستر . جامه و پارچ. کم ارز که از آن آستر سازند . یا مثل آستری . جامه و پارچه ای بد و بی دوام . جامه و پارچه کم ارز مانند استر رفتار کردن چموشی . قصبه در خط. گالیسی
فرهنگستان زبان و ادب
آستری {innerliner, liner} [مهندسی بسپار- تایر] داخلی ترین لایۀ تایر بی تویی که مانع خروج هوا از داخل تایر میشود [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] ← قشر آستری