ایمین

لغت نامه دهخدا

ایمین. ( ا ) قلبه و جفت. ( ناظم الاطباء ). خیش. دو گاو یا چند اسب که باهم بسته باشند. ( اشتینگاس ).
ایمین. ( ع اِ ) مماله آمین. ( یادداشت به خط مؤلف ). || ( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

مماله آمین . یا نامی از نامهای خدایتعالی .

دانشنامه عمومی

ایمین یک گروه عاملی یا ترکیب شیمیایی است که یک پیوند دوگانه کربن - نیتروژن دارد. یک آمین می تواند از راه افزایش هسته دوستی یک کتون یا آلدهید با آمونیاک یا یک آمین که به تشکیل یک همی آمینال - C ( OH ) ( NHR ) - می انجامد، فرآوری شود. این همی آمینال با از دست دادن آب به ایمین تبدیل می شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال اوراکل فال اوراکل فال احساس فال احساس