استاجلو

لغت نامه دهخدا

استاجلو. [ اُ ]( اِخ ) یکی از هفت قبیله از ایلات ترک که ارکان سپاه صفویه محسوب میشدند و آنها از این قرارند: شاملو، روملو، استاجلو، تکلو، ذوالقدر، افشار و قاجار. ( تاریخ ادبیات ایران تألیف برون ترجمه یاسمی ج 4 ص 41 ).
استاجلو. [ اُ ] ( اِخ ) رجوع به محمدبیک استاجلو و رجوع به محمدبیک خامان سلطان استاجلو شود.

فرهنگ فارسی

ایلی ترک در عهد صفویه که محتملا الگای اصلی آنان در ناحیه قارص بوده است در ۹۱۳ ه . ق . رئیس آنان محمدخان بن میرزا بیک خلیفه که با شاه ایران خویشی سببی داشت بحکومت دیار بکرمنصوب شد.

دانشنامه آزاد فارسی

اِستاجْلو
طایفۀ ترک ایران، از طوایف بزرگ قزلباش، مرکب از تیره های اجیک اوغلو، شرفلو، کنگرلو، گرامپا، یکان و تیره های دیگر. استاجلوها تا پیش از صفویه در اطراف قارص و ارزنجان و سیواس و آماسیه و توقات در شرق آناتولی و بعضی نواحی آذربایجان و ارمنستان سکونت داشتند و پس از آن در نقاط مختلف ایران استقرار یافتند. بالغ بر ۱۸هزار جنگجوی استاجلو در کنار سپاه شاه طهماسب در هرات شرکت داشتند (۹۳۵ق). استاجلو ها از ارکان سپاه دولت صفوی بودند. خان محمدخان استاجلو ( ـ۹۲۰ق) از شجاع ترین سرداران شاه اسماعیل بود. خوانین استاجلو در سال های اول سلطنت شاه طهماسب در مبارزه برای دستیابی به وکالت سلطنت او مغلوب روملوها و تکلوها شدند و در ۹۳۶ق با کمک شاملوها بر آنان غلبه کردند. مرشد قلی خان استاجلو، که به دست شاه عباس کشته شد (۹۹۷ق)، نقشی اساسی در تشکیل سلطنت او داشت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «استاجلو» ای ایلاتی است که در زمان شاه اسماعیل بنیان گذار سلسله صفویه به او پیوسته و درراه اعتلای اسلام و تشیع و ایران خدماتی انجام داده اند.
۱. ↑ تاریخ علمی اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۱، ص ۱۲۹، چاپ اول، ۱۳۷۶. رده های این صفحه : ایلات | تاریخ ایران | تراجم | صفویه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم