باد قبول

لغت نامه دهخدا

باد قبول. [ دِ ق َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) باد صبا بدان جهت که ضد دبور است. ( منتهی الارب ): امروز که باد قبول فضل را گذاشت... ( ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی کتابخانه لغت نامه ص 9 ). رجوع به باد پیش و صبا شود. || آنکه [بادی که ] مقابل در کعبه شرفهااﷲ میوزد. || آنکه [بادی که ] مقبول طبایع و نفوس است. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم