امیدوار گردانیدن

لغت نامه دهخدا

امیدوار گردانیدن. [ اُمیدْ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) ترجیه. ( دهار ). امید دادن. امیدوار کردن : و دیگر مناسب حال ارباب همت نیست یکی را امیدوار گردانیدن و باز بنومیدی خسته کردن. ( گلستان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم