اعوذ

فرهنگ فارسی

( فعل متکلم وحده از مضارع از مصدر عوذ و عیاذ ) پناه میبرم (اشاره به :عوذ بالله من الشیطان الرجیم : آن پناهم من که مخلصهات بوذ تو اعوذ آری و من خود آن اعوذ . ( مثنوی ) یا اعوذ بالله . پناه میبرم به خدا . یا اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . پناه میبرم بخدا از شیطان رانده ( هنگام شروع بخواندن کلام الله و ابتدا بکاری بر زبان رانند ). یا اعونذ و الحمدلله . پناه میبرم ( بخدا ) و سپاس مرخدا یراست : اعوذ والحمد الله می خواندم چنانکه کسی پیش خداوندگار خود نشسته باشد ....

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَعُوذُ: پناه می برم
معنی مَعَاذَ ﭐللَّهِ: پناه میبرم به خدا (معاذ مفعول مطلق اعوذ بالله و به جای فعل نشسته است )
ریشه کلمه:
عوذ (۱۷ بار)
پناه بردن. التجاء. «عاذَبِهِ:لَجَأَ وَاعْتَصَمَ». . گفت پناه می‏برم به خدا از اینکه از جاهلان باشم. اعاذه: در پناه قرار دادن . من او و ذریّه‏اش را به تو می‏سپارم. استعاذه: پناه بردن و اعتصام. . به خدا از شیطان رجیم پناه بر. معاذ: مصدر میمی است . نصب آن برای مفعول مطلق است «اَعُوذُ بِااللَّهِ مَعاذاً» یعنی: پناه بر خدا از این کار که تو مرا میخوانی او مربّی من است (بنابر آنکه ضمیر «انه» به عزیز مصر راجع باشد).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم