ارچه

لغت نامه دهخدا

ارچه. [ اَ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) اُرس. رجوع به اُرس شود.
ارچه. [ اَ چ ِ ] ( حرف ربط مرکب ) مخفف اگرچه ، حرف شرط. هرچند. وقتی هم که :
تن خنگ بید ارچه باشد سپید
بتری و نرمی نباشد چو بید.رودکی.ز مادر همه مرگ را زاده ایم
همه بنده ایم ارچه آزاده ایم.فردوسی.گوش مالیدن و زخم ارچه مکافات خطاست
بی خطا گوش بمالش بزنش چوب هزار.منوچهری.زن ارچه زیرک و هشیار باشد
زبون مرد خوش گفتار باشد.( ویس و رامین ).زن ارچه خسرو است ار شهریاری
و یا چون زاهدان پرهیزکاری...( ویس و رامین ).زن ارچه دلیر است و با زور دست
همان نیم مرد است هرچون که هست.اسدی.نظم ارچه بمرتبت بلند است
آن علم طلب که سودمند است.نظامی.

فرهنگ عمید

= اگرچه: ز مادر همه جنگ را زاده ایم / همه بنده ایم ارچه آزاده ایم (فردوسی: ۳/۱۰ ).

فرهنگ فارسی

مخفف اگرچه هر چند

دانشنامه عمومی

آرچه. آرچه ( به ایتالیایی: Arce ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان فروزینونه واقع شده است. آرچه ۳۹٫۵ کیلومتر مربع مساحت و ۵٬۷۹۳ نفر جمعیت دارد و ۲۴۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال چای فال چای فال تماس فال تماس فال عشقی فال عشقی