ارف

لغت نامه دهخدا

ارف. [اُ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ اُرفَه. سامانها. حدهای چیزها.

فرهنگ فارسی

سامانها حدهای چیزها
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم