اربونه

لغت نامه دهخدا

( اربونة ) اربونة. [اَ / اُ ن َ ] ( اِخ ) نربونه. شهری است به اسپانیا. ( نخبةالدهر دمشقی ). شهریست بمغرب. ( منتهی الارب ). شهریست در جانب سرحدّ از سرزمین اندلس و یاقوت گوید اکنون در دست فرنگیانست و بین آن و قرطبه بقول ابن الفقیه هزار میل است. ( معجم البلدان ). بر طبق نوشته های علمای جغرافی عرب قصبه ایست در منتهای شمال شرقی اندلس و موسی النصیر آنجا را فتح و تسخیر کرد و دیری در دست مسلمین نماند در سنه 230هَ. ق. مسیحیان آن را بازپس ستدند و بر حسب تعریفی که علمای مذکور ازین شهر میکنند ظاهراً این شهر ناربن فعلی فرانسه است که در جنوب فرانسه واقع شده است.رجوع به ناربن شود. ( از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به نربونه و حلل السندسیة ج 1 ص 31، 56، 58، 60، 159، 160، 265 و 267 و ج 2 ص 132، 202، 203، 206 شود.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ناربون
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم