بادغد

لغت نامه دهخدا

بادغد. [ غ َ ] ( اِ مرکب ) جائی را گویند که از همه طرف باد بدانجا آید. ( برهان ). جائی است که از همه طرف باد بدانجا رسد. ( لغت فرس اسدی ). جائی که درو باد گذرد و مقامی که در آن باد از هر جانبی برسد و آن عمارتی است مخصوص و مشهور و اصح بادغر است. ( آنندراج ). جائیست که از همه طرف باد به آنجا رسد. ( فرهنگ سروری ). بادگیر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بادرس ، بادغر،بادغرا، بادغرد، بادغس ، بادغن ، بادغند، بادگیر و فرهنگ شعوری ج 1 ورق 155 شود. || خانه تابستانی. ( برهان ) ( شعوری ج 1 ورق 155 ص ب ) ( ناظم الاطباء ). || خانه ای که در اطراف آن بادگیر ساخته باشند. ( برهان ). خانه بادگیردار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

جایی که از همه طرف باد آید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال ارمنی فال ارمنی فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب