ایهاب

لغت نامه دهخدا

ایهاب. ( ع مص ) آماده نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || دست دادن چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || همیشه بودن چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). یقال : اوهب له الشی ٔ. ( منتهی الارب ).

فرهنگ اسم ها

اسم: ایهاب (پسر) (عربی) (تلفظ: ihāb) (فارسی: ايهاب) (انگلیسی: ihab)
معنی: عطیه، بخشش، دهش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال ارمنی فال ارمنی