ایستم

لغت نامه دهخدا

ایستم. ( اِخ ) محل اجتماع نمایندگان دول یونانی بود. ( ایران باستان ص 767 ). || بمعنی برزخ است و برزخ ( کرنت ) را چنین می نامیدند. ( حاشیه ایران باستان ص 767 ). رجوع به صص 768 - 786، 888، 801- 805 و 809 شود.

فرهنگ فارسی

محل اجتماع نمایندگان دول یونانی بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال عشق فال عشق فال امروز فال امروز فال انگلیسی فال انگلیسی