اوزی

لغت نامه دهخدا

اوزی. [ اِوْ ز زی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به اوز. بطمانند. ( ناظم الاطباء ).
اوزی. [ اِ وَزْ زا ] ( ع اِ ) رفتنی چون رفتن مرغابی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

رفتنی چون رفتن مرغابی

دانشنامه عمومی

اوزی (ورزقان). اوزی یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان بکرآباد بخش مرکزی شهرستان ورزقان واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

تغییرمسیر به:
کنه، فرانسوا (۱۶۹۴ـ۱۷۷۴)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم