انکح

لغت نامه دهخدا

انکح. [ اَ ک َ ] ( ع ص ) آنکه بیشتر اوقات مشغول به جماع کردن باشد. ( ناظم الاطباء ).
- امثال:
انکح من ابن الغز.
انکح من اعمی.
انکح من حوثرة.
انکح من یسار. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

آن که بیشتر اوقانت مشغول به جماع کردن باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال عشق فال عشق فال چای فال چای فال میلادی فال میلادی