انمحاق

لغت نامه دهخدا

انمحاق. [ اِ م ِ ] ( ع مص ) کاهیده شدن. ( آنندراج ). نیست شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || دیده نشدن هلال در آخر ماه. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم