اندازه گیر

لغت نامه دهخدا

اندازه گیر. [ اَ زَ / زِ ] ( نف مرکب ) قیاس کننده و شمارنده که در این زمان بمهندس مشهور است. ( آنندراج ). مهندس. ( دهار ). مهندز. ( یادداشت مؤلف ) :
مساحت گران داشت اندازه گیر
بر آن شغل بگماشته صد دلیر.نظامی.از آن خوبتر دید کاندازه گیر
صفتهای او را کند دلپذیر.نظامی.|| تخمین کننده و حدس زننده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

قیاس کننده و شمارنده که در این زمان به مهندس مشهور است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم