اندازه گیر. [ اَ زَ / زِ ] ( نف مرکب ) قیاس کننده و شمارنده که در این زمان بمهندس مشهور است. ( آنندراج ). مهندس. ( دهار ). مهندز. ( یادداشت مؤلف ) : مساحت گران داشت اندازه گیر بر آن شغل بگماشته صد دلیر.نظامی.از آن خوبتر دید کاندازه گیر صفتهای او را کند دلپذیر.نظامی.|| تخمین کننده و حدس زننده. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
قیاس کننده و شمارنده که در این زمان به مهندس مشهور است .