امام قلی

لغت نامه دهخدا

امامقلی. [ اِ ق ُ ] ( اِخ ) ( قرقلو ) پدر نادرشاه افشار، ازایل افشار بود و گویا بشغل پوستین دوزی و بتنگدستی روزگار میگذرانیده است. رجوع به نادرشاه افشار شود.
امامقلی. [ اِ ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دولت خانه بخش حومه شهرستان قوچان ، واقع در 40 هزارگزی شمال قوچان سر راه شوسه عمومی قوچان به باجگیران. کوهستانی و دارای هوای معتدل است و 1036 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است. راه ماشین رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
امامقلی. [ اِ ق ُ ] ( اِخ ) نام جایی است در کنار راه قوچان به لطف آباد میان قوچان واینجه ، در یازده هزارگزی قوچان. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ اسم ها

اسم: امام قلی (پسر) (عربی، ترکی)
معنی: امام ( عربی ) + قلی ( ترکی )، غلام امام، نام پسر کوچک تر نادر شاه افشار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت