الیک
دانشنامه عمومی
الیک ۵٬۷۶۶ نفر جمعیت دارد.
الیک (قوبا). الیک ( به ترکی آذربایجانی: Əlik ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان قوبا واقع شده است. الیک ۱۰۹۶ نفر جمعیت دارد.
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
معنی إِلَیْکِ: به سوی تو(مؤنث)
معنی تُؤْوِی إِلَیْکَ: نزد خود مأوا دهی
معنی صَرَفْنَا إِلَیْکَ: به سوی تو متوجه کردیم ( توجه شان را از جاهای دیگر به سوی برگرداندیم)
معنی ﭐضْمُمْ: جمع کن (ﭐضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ : دستت را روی قلب خود قرار بده)
معنی رَادُّوهُ: برگرداننده های او (در عبارت "إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ " یعنی ما او را به تو بر می گردانیم دراصل رادّون بوده که که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است)
معنی نَظَرَ: نظر کرد - نگریست - نگاه کردن ونگریستن (در عبارت "یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ ﭐلْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ ﭐلْمَوْتِ")
معنی یُنکِرُ: انکار می کنند (عبارت "وَﭐلَّذِینَ ءَاتَیْنَاهُمُ ﭐلْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ ﭐلْأَحْزَابِ مَن یُنکِرُ بَعْضَهُ" یعنی : و کسانی که کتاب آسمانی به آنان عطا کردیم از آنچه بر تو نازل شده است، خوشحالند. و برخی از گروهها [یِ اهل کت...
معنی یَرْتَدَّ: که برگردد (در عبارت "قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ" ارتداد طرف به معنای این است که آن چیزی که نگاه آدمی به آن میافتد ، در نفس نقش بندد و آدمی آن را بفهمد که چیست ، پس مقصود آن شخص این بوده که من تخت ملکه سباء را در مدتی نزدت حاضر میکنم که کم...
معنی یَفْتِنُوکَ: که تو را به فتنه بیندازند - که تو را منحرف سازند (عبارت "وَﭐحْذَرْهُمْ أَن یَفْتِنُوکَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ ﭐللَّهُ إِلَیْکَ " یعنی : و از آنان برحذر باش که مبادا تو را از بخشی از آنچه خدا به سویت نازل کرده منحرف کنند.کلمه فتن در اصل به معنای این ع...
معنی مُهَیْمِنُ: فائق و مسلط بر شخصی و یا چیزی (هیمنه چیزی بر چیز دیگر این است که آن شیء مهیمن بر آن شیء دیگر تسلط داشته باشد ، البته هر تسلطی را هیمنه نمیگویند ، بلکه هیمنه، تسلط در حفظ و مراقبت چیزی و تسلط در انواع تصرف در آن است به عبارت دیگر علاوه بر حفظ و مراقب...
معنی قُضِیَ: کار(نابودیشان )تمام شد - تکلیفشان یکسره شد(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با...
معنی قَضَیْتُ: به پایان بردم - تمام کردم(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مش...
معنی قَضَیْتَ: حکم کردی(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مشت زد و یا دفع کرد...
ریشه کلمه:
الی (۷۷۶ بار)ک (۱۴۷۸ بار)