الجار ثم الدار

لغت نامه دهخدا

الجار ثم الدار. [ اَ رُ ث ُم ْ مَدْ دا ] ( ع جمله اسمیه ) ( مثل ) نخست همسایه را بشناس سپس خانه بخر. نظیرالرفیق ثم الطریق. رجوع به مجمع الامثال شود.

فرهنگ فارسی

نخست همسایه را بشناس سپس خانه بخر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ورق فال ورق فال ارمنی فال ارمنی فال آرزو فال آرزو