لغت نامه دهخدا افغان کنان. [ اَ ک ُ ] ( نف مرکب ، ق مرکب ) فریادکنان. در حال ناله و زاری : چون چنگ خود نوحه کنان مانند دف بر رخ زنان وز نای حلق افغان کنان بانگ رباب انداخته.خاقانی.