اغید
اغید. [ اَ ی َ ] ( ع ص ، اِ ) گیاه نازک دوتا وکژشده از نرمی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). گیاه نرم دوتاشده. ( از اقرب الموارد ). || جای بسیارگیاه. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مکان پرگیاه. ( از اقرب الموارد ). || خواب آلوده گردن کژکرده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خواب آلوده گردن کج کرده. ( ناظم الاطباء ). غنوده خوابناک که گردن او کج شده باشد. ( از اقرب الموارد ). و منه قوله : سقوا بصباب الکری الاغید. فانما اراد الکری الذی یعود منه الرکب غیداً لان الغید انما یکون فی المتجسم و الکری لیس بجسم ». ( اقرب الموارد ). || نرم. متمایل. دوتاشده. ج ، غید. ( ناظم الاطباء ). نعت از غَیَد. فهی غَیداء. ج ، غید. ( از اقرب الموارد ).