لغت نامه دهخدا اع. [ اُ ] ( ع اِ صوت ) صدای حالت قی : در کشتی بودم دیدم دریا طوفانی است و صدای اُع از هر مسافری بلند است. ( فرهنگ نظام ). و رجوع به اع اع شود.
فرهنگ فارسی صدای حالت قی . مثال در کشتی بودم دیدم در دریا طوفانی است و صدای اع از هر مسافری بلند است .