اصغی

لغت نامه دهخدا

اصغی. [ اَ غا ] ( ع ص ) ( نعت از صغو ) آنکه میل کرده یا کام دهن و یکی از دو لفج یا دو جانب دهن او میل کرده است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم