اسکت

لغت نامه دهخدا

اسکت. [ اِ ک َ / اَ ک َ ] ( ع اِ ) اسکة. یکی از اسکتان. ( منتهی الارب ). رجوع به اسکتان شود.
اسکت. [ اِ ک ُ ] ( اِخ ) ژان. رجوع به اری ژن شود.
اسکت. [اِ ک ُ ] ( اِخ ) والتر. رجوع به اسکات ( والتر ) شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم