استنبل

لغت نامه دهخدا

استنبل. [ اِ تَم ْ ب ُ ] ( اِخ ) اسلامبول :
چزن بدید از وی نوای بلبلی
پیشش افکنداطلس استنبلی.مولوی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم