اتقی

لغت نامه دهخدا

اتقی. [ اَ قا ] ( ع ن تف ) متقی تر. پارساتر. پرهیزگارتر.

فرهنگ عمید

۱. پرهیزکارتر، پارساتر.
۲. حفظ کننده تر.

فرهنگ فارسی

پرهیزکارتر، پارساتر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم